اگر پست قبلی این وبلاگ رو خونده باشید، اونجا توضیح دادم که چند ماه بعد از نصب و راه اندازی اولین ویترین لمسی ایران در سال 1388، و در حالی که من و شرکام هنوز دقیقا متوجه آینده ی بازار نمایشگر های لمسی بزرگ در ایران نشده بودیم، تماسی دریافت کردیم از طرف معاونت انفورماتیک بانک صادرات واقع در خیابان جمهوری مقابل ساختمان آلومینیوم.
داستان از این قرار بود که ظاهرا برای نمایش پایلوت یک پروژه نیاز به داشتن نمایشگر های لمسی بزرگ رو احساس کرده بودند. پروژه از این قرار بود که می خواستند به کمک یک نرم افزار یا بهتر بگم یک رابط کاربری گرافیکی دیتا و اطلاعاتی که در مورد وضعیت دستگاه های خود پرداز بانک روی خطوط زمینی موجود بود رو بصورت لایو برای مدیران ارشد به نمایش بگذارند.
مشکلی که اینجا وجود داشت این بود که در اون مقطع زمانی هنوز فریم های لمسی مادون قرمز یا تولید نشده بودند و یا کیفیت عملکرد راضی کننده ای نداشتند و تنها سخت افزار نبدیل یک نمایشگر معمولی به نمایشگر لمسی که میشناختم همین لایه های فویل لمسی بود. حالا مشکل کار کجا بود؟ اینجا بود که بانک صادرات از من یک استند لمسی چرخدار می خواست که بتونن اونو جابجا کنند. احتمالا پیش بینی حضور در نمایشگاه ها و رویداد های مختلف رو کرده بودند. و من نمیدونستم که وقتی ویترینی وجود نداره لایه فویل لمسی رو باید روی چه سطحی لمینیت کنم!! در نهایت ایده ای که به دهنمون رسید استفاده از اسپیسر های آلومینیومی برای نگهداری از یک صفحهی شیشه ای بود به نحوی که صفحه شیشه ای در فاصله و موقعیتی مناسبی از نمایشگر قرار بگیره. خود نمایشگر رو هم با براکت نصب دیواریش بر روی ضفحه ام دی اف پشتیش نصب کرده بودیم.
در تصویر بالا صفحهی شیشه ای که فویل لمسی روی آن نصب شده است را با استفاده از اسپیسر های آلومینیومی به طول 11 سانتیمتر روی صفحه ی ام دی اف پشتی مهار کرده ایم. نمایشگر ال سی دی 46 اینچی هم بر روی براکت دیواری که بر روی همان صفحه ی ام دی اف نصب شده بود قرار گرفته است. به منظور جلوگیری از دیده شدن کادر یا همان Bezel نمایشگر و شباهت بیشتر این چیدمان نمایشگر لمسی به صفحات گوشی های هوشمند و تبلت ها، حاشیه ی صفحه ی شیشه ای را با استفاده از لیبل مشکی رنگ کاور کرده بودیم.
ماموریت اصلی ما در اون مقطع تامین نمایشگر لمسی بود اما در خلال جلسات متوجه شدم که کارفرما توانایی طراحی و ساخت نرم افزار مرتبط و مورد نیاز خود را ندارد و بنابر این تیم نرم افزاری شرکت مهان گرافیک به پیشنهاد من به پروژه اضافه شدند. مدیر وقت مهان گرافیک آقای نادر صبوری بود که بطور اتفاقی در یکی از سفر هایی که برای امکان سنجی نصب و راه اندازی نمایشگر های لمسی بزرگ در یک همایش بین المللی به جزیرهی کیش داشتم باهاش آشنا شده بودم. کار اصلیش طراحی و تولید جعبه های بسته بندی مواد غذایی بود ولی اون سال ها تازه شروع بکارگیری نرم افزار های تبلیغاتی بر مبنای فلش و اکشن اسکریپت بود و بیشتر شرکت ها در نمایشگاه ها کاتالوگ محصولات و خدماتشون رو به بوسیلهی نرم افزار های مالتی مدیایی که روی سی دی رایت شده بود به مخاطبین غرفه های نمایشگاهی انجام معرفی میکردند. الان که یادم میاد خندهم میگیره که چقدر سرمایه روی این ترند طراحی، ساخت، چاپ جلد سی دی و رایت مالتی مدیا روی سی دی هایی حروم شد که نود درصد مخاطب ها هیچ وقت اون سی دی ها رو داخل درایو اپتیکال هیچ کامپیوتری نذاشتند.
خلاصه بعد از چند جلسه چارچوب اصلی نرم افزار مشخص شد و آقای سروش هادیان و یه دوست عزیزی که بعد ها تبدیل به یکی از فعالین عرصه ی سخت افزار و نرم افزار های مرتبط با سیستم های مبتنی بر نمایشگر های لمسی بزرگ شد، نرم افزاری رو برای مانیتورینگ استاتوس یا وضعیت عملکرد دستگاه های خودپرداز بانک صادرات در تمام نقاط ایران آماده کردند. برای استقرار در دفتر مدیر عامل وقت بانک صادرات آقای جهرمی یک نمونه استند پرتابل از جنس چوب ساختم و چند هفته بعد دو یا سه نمایشگر دیگه هم در دفاتر مدیران معاونت انفورماتیک بصورت دیواری نصب کردیم. از نحوه ی نصب دیواری در دفاتر معاونت انفورماتیک عکسی نداشتم که اینجا به نمایش بدارم اما یادمه مشابه همون رو در دفتر مدیر عامل شرکت آتیه داده پرداز، آقای مهندس جلیلوند، نصب کردیم که سعی میکنم تو پست های بعدی در موردش صحبت کنم.